در سال های اخیر قبولی دانش آموز و رفتن او به پایه بالاتر در هر شرایطی سیاست اصلی حاکم بر آموزش و پرورش شده است و ظاهرا با ترک تحصیل دانش آموز در هر شرایطی ( چه از لحاظ انضباطی مشکل داشته باشد و چه از لحاظ درسی ) مخالف است . توجیه مجریان و طرفداران این سیاست این است که اگر دانش آموزان از چرخه ی آموزش و پرورش رسمی خارج شوند به دنبال کارها و امور خلاف رفته و برای جامعه معضل درست می کنند.
در عالم واقعیت اگر به افراد جامعه ی اطراف خود نگاه کنیم بسیاری از آن ها مدرسه را به پایان نبرده اند یعنی در یک مقطعی از مقاطع تحصیلی ترک تحصیل کرده اند و یا اخراج شده اند .
پرسش این است آیا تمام آن ها خلاف کار یا معتاد شده اند و معضلی برای جامعه شده اند ؟