کودکانی که سریعا به بلوغ می رسند!
شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ق.ظ
نوجوانانی
که تعاملات اجتماعی را در پس ارتباطات مجازی شان پیگیری می کنند، حرفی
برای زدن با عمو و عمه، دایی و خاله، پدربزرگ و مادربزرگ ندارند. همه فضای
حرف هایشان با همسن و سال ها فقط مهارت ها و موفقیت های فضای دیجیتال است.
کودک امروز، چه می کند؟ این سوال می تواند یک سوال مبنایی در مورد سبک زندگی هر شخص و گروه و جامعه ای باشد. پاسخ به این سوال رویکردها و اولویت های زندگی انسان ها را مشخص می کند.
سید عبدالرسول علم الهدی: کودک امروز، چه می کند؟ این سوال می تواند یک سوال مبنایی در مورد سبک زندگی هر شخص و گروه و جامعه ای باشد. پاسخ به این سوال رویکردها و اولویت های زندگی انسان ها را مشخص می کند.
کودک امروز، چه می کند؟ این سوال می تواند یک سوال مبنایی در مورد سبک زندگی هر شخص و گروه و جامعه ای باشد. پاسخ به این سوال رویکردها و اولویت های زندگی انسان ها را مشخص می کند.
سید عبدالرسول علم الهدی: کودک امروز، چه می کند؟ این سوال می تواند یک سوال مبنایی در مورد سبک زندگی هر شخص و گروه و جامعه ای باشد. پاسخ به این سوال رویکردها و اولویت های زندگی انسان ها را مشخص می کند.
در
این یادداشت به دنبال زندگی کودک هستیم که در جامعه امروز ایران، بیشتر
صرف چه امری می شود؟ به عبارت دیگر هر کسی که به زندگی یک کودک نگاه کند چه
چیزی می بیند؟ خوردن و خوابیدن، بازی کردن، ارتباطات گروهی و اجتماعی، با
مادر بودن، ...
معمولا
گفته اند سنین کودکی از 6سال تا 12سال است که در این سنین انسان در حال
گذار از زندگی نباتی به سمت زندگی انسانی و یافتن تمایزات اصلی انسان از
دیگر جانداران است. به نظر می رسد مهمترین امری که انسان در این سنین به آن
می پردازد، امر یادگیری است که توسط فعالیت بازی، آموزش و ارتباطات
اجتماعی انجام می شود. یادگیری سبب تکامل عقل، جامعه پذیری و رشد شخصیتی و
هویتی کودک شده و روش های مختلفی برای آن در این سنین به کار گرفته می شود.
با
این مقدمه، به مصرف اصلی کودکان امروز نگاه کنیم، چه ابزار و وسیله ای در
امر بازی و یادگیری بیشتر وقت ایشان را مشغول کرده؟ وقتی تماشای تلویزیون،
کار با کامپیوتر، گشت و گذار در اینترنت، بازی با ایکس باکس و تبلت، ارتباط
گیری در وایبر و تلگرام بیش از 6ساعت از وقت روزانه بچه ها را می گیرد؛
وقتی
در میهمانی ها و جلسات خانوادگی، با صحنه جدا نشستن کودکان از یکدیگر و
ارتباط گرفتن با هم از طریق شبکه های مجازی مواجه می شویم؛
وقتی والدین، تیزهوشی بچه هایشان را مهارت های ایشان در کار با گوشی همراه و تبلت دانستند؛
وقتی تفاخر بچه ها نسبت به هم مدل های تبلت ها و گوشی هایشان شد؛
وقتی حتی ادبیات گفتاری بچه ها با یکدیگر با زبان بازی clash رخ داد، ...
ظاهرا
سهم پرداختن به فناوری های ارتباطی مجازی و رسانه های دیجیتال (تلویزیون،
اینترنت، کامپیوتر، تبلت و موبایل و ایکس باکس و ...) در زندگی روزانه بچه
ها بسیار زیاد است که می تواند اثرات خاصی بر فرآیندهای یادگیری و شکل گیری
هویتی کودکان داشته باشد.
این واقعیت در توجه به فلسفه رسانه های دیجیتال و فضای مجازی، سوالاتی را به ذهن متبادر می کند:
آیا ذهنیت های شکل گرفته در ایشان از واقعیات بیشتر به سمت حقیقت است یا نسبیت؟
آیا فردیت ها گسترش پیدا می کند یا جمع گرایی ها و از خودگذشتگی برای جماعت؟
آیا جوانان آینده می توانند تعاملات اجتماعی سازنده و مناسب داشته باشند؟
آیا این کودکان می توانند لذت تجربه معنوی و ارتباط با خدا را درک کنند؟
آیا این کودکان می توانند در زندگی، خردورزی و عقلانیت داشته باشند یا ترجیح می دهند در همان عالم تخیل و توهم زندگی کنند؟
آیا ارزش های اخلاقی حیا، عفت، صبر، عفو و گذشت در نسل آینده گم می شود؟
می
توان برای فهم کلی از این سوالات به تغییر ساخت بازی کودکان و یادگیری
آنها توجه کرد. بچه هایی که برای رسیدن به به روزترین بازی های الکترونیک
با هم رقابت می کنند دیگر لذت بازی در کوچه و خاک را نمی چشند، لذت زمین
خوردن و کثیف شدن را نمی چشند، لذت عرق ریختن از دویدن را نمی چشند، لذت
دعوا کردن و کتک خوردن را نمی چشند، لذت قهرها و آشتی های آنی را نمی چشند،
آنوقت با چه کودکانی مواجه می شویم؟ با نوجوانانی افسرده و دل خسته، که
جسم آنها نیز از دندان گرفته تا انگشت دستان و مهره گردن ضعیف شده است.
جسمانی آفتاب ندیده و گشنه از ویتامین های مورد نیاز برای رشد کودک؛کودکانی
که با قهرمان های کارتونی خود همبازی اند و رفتارهای برآمده از توهم های
مجازی شان، بازی هایشان را شکل داده.
نوجوانانی
که تعاملات اجتماعی را در پس ارتباطات مجازی شان پیگیری می کنند، حرفی
برای زدن با عمو و عمه، دایی و خاله، پدربزرگ و مادربزرگ ندارند. همه فضای
حرف هایشان با همسن و سال ها فقط مهارت ها و موفقیت های فضای دیجیتال است.
به صورت افراطی متکی به والدین هستند، از عقل معاش هیچ نمی فهمند و اساسا
یاد نگرفته اند که چگونه و به چه اندازه خرید کنند!، با روابط جنسی خیلی
زود آشنا می شوند و مفاهیم اخلاقی همچون حیا و ایثار و گذشت و عفو از خطای
دیگران را نمی فهمند. زود خشمگین می شوند و در برابر مشکلات و ناملایمات
صبر و تحمل ندارند؛
بنابراین
رشد همه جانبه ای در کودکان رخ نخواهد داد، هویت های نامتعادل و پاره پاره
ای از احساسات و عقلانیت شکل می گیرد، ذهنیت ها نسبت به مفاهیم دینی و
حقیقت ماوراءی دور افتاده و ارزش های اخلاقی را درک نمی کند، دیگر درخواست
کودکان داشتن کتاب و دفتر و مداد و پاک کن نیست، بلکه داشتن بهترین تبلت
های با صفحه کلیدهای جدا خواهد بود والبته افتخار مدارس هم، تمام دیجیتالی
شدن نظام یادگیری کودکان می شود.
و
گرفتاری خانواده ها، فکر کردن به اینکه بچه هایشان فیلم های خارجی کمتر
ببینند، تلفن همراه را با خود در توالت نبرند، موقع خواب همه ابزارهای
دیجیتال اتاقشان را خاموش کنند یا ارتباط سالم در فضای مجازی داشته باشند.
بنابراین با پدیده جدیدی در کودکان امروز مواجه شده ایم که از آن به عنوان «کودکانِ کُودن مدرن» می توان نام برد.
اجمالا برای رهایی از گسترش این پدیده چند پیشنهاد برای خانواده ها ارائه می گردد:
1.
قرار نیست کودکان با هر ابزار دیجیتالی آشنا شده و کار کنند، پدر و
مادر گوشی های هوشمند خود را به راحتی دست فرزند خود ندهند.
2. لطفا حداقل هر سه روز یک بار برای ارتباط کودکان با طبیعت، ایشان را به پارک و باغ و کوه ببرند.
3. لطفا خانواده ها برای یادگیری هنرهای خطاطی و نقاشی و معرق و ... (هنرهای سنتی ایرانی) هزینه کنند.
4. لطفا خانواده ها در مهمانی ها به بچه ها توجه کنند و ایشان را به حرف آورند.
5. برای آموزش فلسفه به کودکان وقت بگذارند.
6. برای قرائت و حفظ قرآن در دوران کودکی وقت بگذارند.
7. والدین همه ابزارهای دیجیتال را برای کودکان شان تهیه نکنند.
۹۴/۰۵/۰۳