بهار نارنج

مرجع وبلاگی فرهنگیان فارس

بهار نارنج

مرجع وبلاگی فرهنگیان فارس

بهار نارنج وبلاگی برای فرهنگیان وبلاگ نویس استان فارس است.فرهنگیان وبلاگ نویس در صورت تمایل به همکاری، وبلاگ خود را به ما معرفی و یا با گذاشتن کامنت رمز عبور مربوط به خود را دریافت کنید.ما خوشحال می شویم که شما به جمع ما بپیوندید.
sobheomid2008@yahoo.com

اردوی جهادی عمو مهربان

پنجشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۳ ب.ظ

وبلاگ "فرهنگیان استهبان" نوشت:


اتوبوس حامل مسافران ، سینه کویر را می شکافت و سربالایی جاده را

ناله کنان بالا می رفت . مسافران داخل اتوبوس،عاشقانی بودند که

کوله بار عشق بر دوش می کشیدند تا با دستان پرتوانشان بار نیاز

از شانه نیازمندان برداشته و توانمندی خود را با آنان قسمت کنند .

آنان جهادگرانی بودند که گرمای تابستان را در زلال باران معرفت ذوب کرده

بودند و می رفتند تا به محرومان خدمت کنند .


برخلاف بدی راه حال تمامی مسافران بسیار خوب بود .

پارچه ای روی اتوبوس نصب کرده بودند

" کاروان عشق ، عازم سازندگی "

چهره های خندان و لب های متبسم و دل های پاکشان را خیلی راحت

در مقابل دید همسفرانشان به معرض نمایش گذاشته بودند .

اما در میان تمامی آن ها ، چهره ای بود که معصومیت خاصی را در

خود نهان داشت و بی اختیار هر تازه واردی را به سوی خود می کشید

و آن چهره " عمو مهربان " بود.

عمو مهربان نامی بود که افراد گروه بر روی او گذاشته بودند چرا که

مهربانی در نگاهش ، حرکاتش وانجام امورش موج می زد .

پس از طی مسافتی اتوبوس با ترمز راننده ،  صدای خشکی کرد و در

جای خود میخکوب شد . مسافران یکی یکی از آن پیاده شدند و آنچه را

که در پیش رو دیدند باور نمی کردند .

در برهوت بیابان در جاییکه تنها وجود چند خانه گلی حاکی از زندگی

در آن بود ، اهالی روستا با دستانی خالی اما دل هایی پرامید به استقبال

کاروان عشق آمده بودند . چهره های معصوم و بی گناه شان در میان

دود اسپند منقلی که در میان دست های کار کرده شان بود ، گم شده بود .

با اندکی گلاب غبار از روی مهمانانشان شستند و آنگاه بود که نگاه ها

در یکدیگر تلاقی کرد و لب ها به روی یکدیگر لبخند زد ، آنقدر گرم و صمیمی

که گرمای تابستان را در خود ذوب نمود .

 

 پس از یک استراحت کوتاه ، گروه کار خود را شروع کرد . ساعت ها و روزها

و هفته ها سپری شد ، اما آنچه که باعث می شد تا آنان کار خود را برای

دقایقی متوقف سازند ، " عمو مهربان " بود که نیاز به اکسیژن پیدا

می کرد . عمو مهربان جانباز شیمیایی جبهه های جنگ بود که چون

در میدان جنگ به شهادت نرسیده بود ، با خود عهد بسته بود که تا آخرین

قطره خونش در راه رضای خدا ایثار نماید و به همین دلیل داوطلب خدمت

به محرومان جامعه با کاروان به محل مورد نظر اعزام شده بود .

عمو مهربان در یک روز گرم تابستان در حالیکه در میان دست های گرم همراهان

خود و روستاییان تشییع می شد ، با اشک آنان غسل شهادت نمود

و به دیار حق پرکشید .

راهش مستدام و پر رهرو باد .

 خاطره از فرهنگی بسیجی: مهشید دلیل

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۱۶
بهار نارنج مرجع وبلاگی فرهنگیان فارس

اردوی جهادی

استهبان

خاطره

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی